پارت سی

زمان ارسال : ۴۲۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

*****

حالا چند روزی از آن صبح گذشته بود. از آن روزی که به فرهاد گفته بود بهتر است مدتی یکدیگر را نبینند تا آب‌ها از آسیاب بیافتد!

پشت پنجره نشسته بود و از پشت شیشه‌ی صاف و تمیزی که به تازگی آن را برق انداخته بود، به گربه‌ی سیاه کنار حوض ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید